تجاوز جنسی مرد متاهل به دختر 14 ساله در خلوت

تجاوز جنسی مرد متاهل به دختر 14 ساله در خلوت

تجاوز جنسی مرد متاهل به دختر 14 ساله در خلوت

مردی که بالای 30 سال سن دارد و متاهل هم هست دست از هوس بازی برنداشته و برای دختر 14 ساله نقشه و رابطه جنسی کشید و این کار را هم کرد.  مرد متاهل در اقدامی کثیف به دختر14 ساله ای که به او پناه آورده بود به صورت وحشیانه تجاوز کرد. این مرد متجاوز برای ترساندن ساناز ادعا کرد ایدز دارد.

 

دختر جوان بعد از درگیری با پدر و مادر خود به خانه مردی پناه برد که چندی پیش با او در پارک آشنا شده بود. دختر ساده که گمان می کرد این مرد مجرد و خاطر خواه او است بعد از حضوردر خانه آن مرد وقتی متوجه متاهل بودن او شد خواست خانه را ترک کند که مرد متجاوز مانع از این کار شد

 

و به دختر 14 ساله به طرز وحشیانه ای تجاوز می کند.مرد متجاوز بعد از اقدام زشت خود از ترس شکایت دختر، به دروغ عنوان می کند که مبتلا به ویروس ایدز است و اگر شکایت کند آبروی خودش و خانواده اش را خواهد برد.صبح فردای آن روز، ساناز از خانه نوید فرار کرده و به خانه یکی از دوستان خود می رود، پدر و مادر ساناز از طریق خواستگار سابق دخترشان موفق به پیدا کردن دختر خود می شوند.

 

ساناز که مقابل پرس و جو های خانواده خود قرار می گیرد به ناچار پرده از رازی وحشتناک برمی دارد.خانواده ساناز با اطلاع دادن این موضوع به پلیس خواستار بازداشت مرد متجاوز شده و نوید چند روزبعد به دادگاه احضار می شود و در اعترافات خود منکر هرگونه آزار و اذیتی از جانب خود به دختر نو جوان می شود.به خاطر حفظ آبروی قربانی صدای دختر 14 ساله تغییر داده شده.

 

گفتگو با متهم
اسمت چیه و چند سالته؟
نوید، 38 سالمه
ازدواج کردی؟
بله
چند وقنه ازدواج کردی؟
8 سال ، یک پسر 3 ساله ام دارم

 

کجا زندگی می کنی؟
نارمک
میزان تحصیلات تان چقدر است؟
یک مدرک کارشناسی میکانیک و یک کارشناسی ایمنی دارم.
به چه اتهامی دستگیری شدی؟
به اتهام تجاوز دستگیر شدم اما، من این کار را انجام نداده ام

 

شاکی شما چه کسی است؟
پدر یک دختر خانمی است که می گوید من به دختر ایشان تجاوز کرده ام.

 

چطور با این دختر خانم آشنا شدی؟
من به پارکی هر روز می روم که این دختر خانم به همراه خواهر کوچکترش به آن پارک می آمدند.یک روز جروبحثی بین ساناز و خانم من اتفاق افتاد که همین باعث شد من شماره گوشی همراهم را به ایشان داده که به پدرشان بدهند.

 

چند بار ساناز به خانه شما آمده بود؟
هیچ گاه ساناز به خانه من نیامده است.
شما شکایت ساناز را قبول ندارید؟
خیر به هیچ عنوان
اگر ثابت کنند آن وقت قبول خواهید کرد؟
بله، به نظر من این اتهام دامی برای اخاذی بوده است.
همسر شما آن شب خانه بود؟
خیر

 

چرا ساناز ساعت 2 نصفه شب به شما زنگ زده است؟
زنگ زد و گفت: من با خانواده ام درگیر شده ام و از خانه فرار کردم، به اصرار از من خواست دنبال شان بروم. من هم با تاکسی دنبال شان رفتم و از او خواستم به خانه برود که قبول نکرد و از من خواست او را در میدان 26 پیاده کنم کم که برود خانه یکی از دوستانشان.

 

شما دوست ساناز را دیده اید؟
خیر.
چند روز بود همسر شما خانه را ترک کرده بود؟
3 روز

 

شما ساعت 2 بامداد دنبال این دختر رفتید اما صبر نکردید ببینید خانه چه کسی می رود!
صبر نکردم به خاطر اینکه به من ربطی نداشت.
تحقیقات پلیس نشان می دهد که در آن زمان شما وسانازدر میدان 26 تردد نداشتید و در ادامه تحقیقات ثابت

 

شده که شما به همراه ساناز در خانه خودتان بوده اید؟
قبول ندارم

 

جراحت و کبودی که روی بدن ساناز وجود دارد ناشی از گاز گرفتگی است. خود شخص که نمی تواند این جراحات را وارد کند ؟
من اطلاعی ندارم

 

شما به ساناز نگفتی که مبتلا به ویروس ایدز هستید؟
به هیچ عنوان
ساناز مشخصات خانه شما را از کجا می داند؟
آن مشخصاتی که داده می تواند در هر خانه ای باشد

 

ساناز می گوید شما یک خال مشخص روی کمر تان دارید در مورد آنچه توضیحی دارید؟
شاید حدس زده باشد
شما تا به حال به ساناز پیام نداده اید؟
خیر

 

در همین زمان خبری به ما داده اند که شما فردای آن شب از گوشی تان به ساناز پیام داده اید که “عجب شبی بود دیشب” و پیامک هم موجود است چه توضیحی داری؟
(سکوت متهم)

 

شما که گفتید تا به حال نه تماسی نه پیامکی از جانب شما به ساناز داده نشده است؟
(سکوت متهم )

 

رکنا

 

 

تجاوز جنسی مرد متاهل به دختر 14 ساله در خلوت

رابطه جنسی زن متاهل با پسر در پشت بام

رابطه جنسی زن متاهل با پسر در پشت بام

رابطه جنسی زن متاهل با پسر در پشت بام 

ارتباطاتدر خانواده های از هم پاشیده بسیار مشاهده می شود مانند این خانواده که مردی معتاد داشته است. در جلسه محاکمه این متهم بعد از اینکه یازرلو، نماینده دادستان تهران کیفرخواست را خواند و درخواست صدور حکم قانونی داد، حامد پسر نوجوان مقتول در جایگاه حاضر شد.

 

او در توضیح ماجرا گفت:پدرم – سعید – معلم بود اما به موادمخدر اعتیاد داشت. شب حادثه برای خرید مواد بیرون رفت. نیمه شب بود که مادرم من را بیدار کرد و گفت پدرت هنوز نیامده است. نگرانش نشدم و گفتم حتما تا صبح برمی گردد. وقتی صبح بیدار شدم و دیدم نیست به فامیل خبر دادم و چند نفری برای جست وجو بیرون رفتیم

 

و جسد پدرم را ته دره ای پیدا کردیم. مدتی بعد وقتی پلیس کشف کرد پدرم در پی رابطه هوشنگ با مادرم به قتل رسیده و عامل قتل هوشنگ است، تازه متوجه شدم چه اتفاقی افتاده است. من از مادرم هیچ شکایتی ندارم اما از هوشنگ شکایت دارم و می خواهم او قصاص شود. در ادامه هوشنگ متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد.

 

او گفت:سال ۸۵ بود که با نسرین آشنا شدم. من گیم نت داشتم و دو پسر نسرین که آن موقع خیلی کوچک بودند به مغازه من می آمدند. چندباری نسرین آمد تا بچه هایش را ببرد و این طور بود که با هم آشنا شدیم. یک روز با من تماس گرفت و گفت بچه هایش نیستند و از من خواست به خانه اش بروم.

 

اولین بار بود که با او رابطه ای جدی برقرار می کردم. از آن به بعد رابطه ما خیلی جدی تر شد. شب ها که بچه ها خواب بودند با من تماس می گرفت و با هم به پشت بام می رفتیم و رابطه برقرار می کردیم.تا اینکه شب حادثه دوباره با من تماس گرفت و خواست به پشت بام بروم. وقتی رسیدم تلفن همراه نسرین زنگ خورد

 

و او با مردی صحبت کرد. من خیلی عصبانی شدم و با نسرین دعوا کردم یکدفعه مردی به پشت بام آمد و من توانستم خیلی سریع خودم را مخفی کنم و نسرین با آن مرد پایین رفت چند دقیقه بعد دوباره بالا آمد و تازه آن موقع بود که متوجه شدم نسرین شوهر دارد و این موضوع را از من مخفی کرده است.

 

خیلی ناراحت شدم و دوباره با نسرین جروبحث کردم. شوهر نسرین دوباره به پشت بام آمد و من خودم را مخفی کردم. این بار نسرین نرفت و از من خواست کمکش کنم تا از عذابی که در زندگی می کشد راحت شود.شوهر نسرین من را دید و ما باهم درگیر شدیم. من آن مرد را زدم و به زمین انداختم.

 

نسرین با چادرش روی دهان او را پوشاند و بعد من خفه اش کردم. جسد را به طبقه پایین بردیم که از خانه دورش کنیم. قرار بود آن را با ماشین مقتول منتقل کنیم. ماشین با سیم روشن می شد. نسرین به خانه رفت و آن سیم را از پسرش که منکر اطلاع از رابطه من و مادرش می شود گرفت و بعد با هم جسد را به ماشین منتقل کردیم و به سمت دره رفتیم و آنجا انداختیم.

 

متهم در مورد اینکه چرا بعد از اینکه فهمید نسرین شوهر دارد به ارتباطش پایان نداد، گفت:آن قدر آلوده این رابطه شده بودم که دیگر نمی توانستم خودم را بیرون بکشم. نسرین کاری کرده بود که نتوانم رهایش کنم و به هیچ زنی به جز او فکر نمی کردم.

 

در این هنگام قاضی عزیزمحمدی – رییس دادگاه- از متهم خواست تا واقعیت را بگوید. متهم گفت:دروغ گفتن من فایده ای ندارد چون در پرونده ای دیگر محکوم به اعدام هستم آنچه گفتم عین واقعیت است نسرین و پسرش هر دو در جریان قتل بودند.

 

در ادامه نسرین متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد.او همه اتهامات را رد کرد و گفت:من و هوشنگ فقط ارتباط تلفنی باهم داشتیم و من هیچ کدام از اعترافات او را در مورد رابطه جنسی قبول ندارم. شوهرم معتاد بود و من فکر می کردم برای خرید مواد بیرون رفته و کشته شده است شاید اصلا هوشنگ قاتل نباشد.

 

بعد از مرگ شوهرم من ازدواج کردم و حالا فرزند ۱۰ماهه ای از او دارم. می خواهم به زندگی آرامی که دارم ادامه دهم و درخواست تبرئه دارم.بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات تحقیقات در مورد نسرین را ناقص دانستند و پرونده را برای تکمیل نواقص به دادسرای نهاوند بازگرداندند.

 

 

رابطه جنسی زن متاهل با پسر در پشت بام