اوباما درباره سفر به مریخ سخن می گوید

اوباما درباره سفر به مریخ سخن می گوید

اوباما درباره سفر به مریخ سخن می گوید 

سفر به که برنامه آن را ایلان ماسک به یک جنجال علمی بدل کرده است اکنون مورد توجه همه قرار گرفته است حتی رئیس جمهور امریکا. این روزها بیشتر اخبار فضایی برای سفر انسان به مریخ حول شرکت‌های خصوصی همچونspace-x و blue origin می‌چرخد و باعث می‌شود اینگونه فکر کنیم

 

که آینده این سفر در دستان افرادی همچون ایلان ماسک است. اما رییس جمهوری آمریکا، باراک اوباما از سفر انسان به مریخ تا سال 2030 خبر می‌دهد تا همچنان ناسا به عنوان رهبر بزرگ اکتشافات فضایی از رقبای کوچک خود عقب نیفتد.

 

اوباما در مصاحبه ای که از شبکه CNN پخش شد، گفت :یکی از اولین خاطرات من نشستن روی دوش پدربزرگم بود که پرچم کشورمان را برای بازگشتن فضانوردانمان به هاوایی تکان می‌دادیم.آن زمان یک سال قبل از فرود اولین انسان بر روی ماه بود.

 

وی ادامه می‌دهد:فصل جدیدی در صنعت فضایی در پیش است، فرستادن انسان بر روی سطح مریخ و سالم بازگرداندن آنها به زمین، با این هدف جاه‌طلبانه که روزی برای مدتی طولانی‌تر بر روی مریخ اقامت داشته باشیم.سفر به مریخ نیاز به همکاری‌های مستمر بین دولت و شرکت‌های خصوصی دارد و ما کاملا آماده چنین همکاری‌هایی هستیم.

 

در ماه آگوست چنین همکاری‌ای شکل گرفت و قطعه جدیدی به ایستگاه فضایی بین‌المللی با همکاری شرکت‌های خصوصی متصل شد. این آغازی بود بر ادامه این همکاری‌ها برای استفاده از فضاپیماهای دو شرکت بویینگ و اسپیس-ایکس که در آینده‌ای نه چندان دور برای رسیدن به سیاره سرخ انجام خواهد گرفت.

به همین منظور در دو سال آینده، اولین فضانوران توسط شرکت‌های خصوصی به ISS منتقل می‌شوند و گام‌های بعدی، رسیدن به ماورای مدار زمین است. اوباما می‌گوید که برای رسیدن به این هدف، ناسا در حال مذاکره و کار با شرکای تجاری خود است تا طراحی سیستم‌های اقامتی را انجام دهند

 

که فضانوردان را در مسیر خود به مریخ و همچنین روی سطح آن زنده نگه دارد. اینبرنامه جدید که پیش از این نیز برخی جزئیات آن ارائه شده بود، با همکاری شش شرکت بر روی نمونه‌های اولیه به نام کپسول‌های اقامتی فضایی در حال انجام است.

 

یکی از مدیران ناسا به نام چارلز بولدن (Charles Bolden) می‌گوید:ایده موردنظر این است که این کپسول‌ها به فضاپیماهایی توسعه پیدا کند که توانایی جادادن و انتقال فضانوردان را در مسیرهای طولانی همچون سفر به مریخ داشته باشد.

 

هرچند ماموریت‌های این کپسول به عنوان بخش آزمایشی خواهد بود، اما برای ماموریت‌های آینده که روی سفر انسان به مریخ متمرکز شده، گامی مهم تلقی می‌شود.  به گزارش پارس ناز چرا که به ما می‌آموزد انسان‌ها در شرایط سخت و اقامت طولانی در فضا چگونه عمل خواهند کرد.

 

بعد ازینکه آزمایشات زمینی این کپسول‌ها با موفقیت انجام گرفت، از آنها در روی سطح ماه استفاده خواهد شد تا رفته رفته برای آزمون اصلی مریخ آماده شوند.با اینحال هرچند که برخی از اطلاعاتی که اوباما به اشتراک گذاشته است جدید است، اما در مجموع صحبت‌هایی که شده است در ادامه و تاکیدی بر برنامه‌ای است که اوباما در سال 2010 خطاب به ناسا اعلام کرده است.

 

اوباما اضافه می‌کند که:با اینکه گاهی از برنامه ناسا مبنی بر سفر انسان به مریخ  انتقاد می‌شود که به کندی پیش می‌رود، اما باید به یاد داشت که رویای فرستادن انسان به سیاره سرخ گام بسیار بلندی است که یک شبه محقق نمی‌شود و نیازمند سال‌ها آزمون و خطا و صبر است. به علاوه اینکه بودجه ناسا شدیدا کنترل می‌شود و تصمیمات این آزانس فضایی بایستی متناسب با میزان بودجه اختصاص‌یافته به آن باشد.

 

اگر بار دیگر نگاهی به شرکت‌های خصوصی داشته باشیم، می‌بینیم که پس از چند هفته‌ای که خبرها بیشتر بر ماموریت وویجر متمرکز شده بود، این روزها رسانه‌ها بیشتر اخبار شرکت‌های خصوصی فضایی همچون اسپیس ایکس و بوئینگ را منتشر می‌کنند که هربار با اعلام برنامه جدیدی برای سفر به مریخ خبرساز می‌شوند.

 

مثلا همین هفته پیش بوئینگ اعلام کرد که برای رسیدن به مریخ از شرکت اسپیس ایکس پیشی خواهد گرفت. ماه گذشته نیز اسپیس ایکس اعلام کرده بود که تا سال 2025 پروژه ارسال انسان به مریخ را عملی خواهد کرد. اما با کنکاش بیشتر به این نکته پی خواهیم برد که برخی از این برنامه‌ها در جزئیاتشان آنچنان که باید دقیق و حساب‌شده نیستند

 

و همچنین بودجه‌هایی که در اختیار دارند کمتر از آن است که اجرای چنین پروژه های بزرگی برای آنها را بتوان به سادگی قابل اجرا دانست.

در مقابل برنامه‌های ناسا گرچه ممکن است کمی آهسته‌تر به نظر برسد، اما بدون شک با اطمینان و قطعیت بیشتری به پیش می‌رود. همچنین ‌خوب است که بدانیم بیش از یک سوم شرکت‌های خصوصی که در حال حاضر در زمینه فضایی فعالند، توسط افرادی که در ناسا کار می‌کنند بنیان نهاده شده‌اند.

 

با تمامی رقابت‌هایی که بر سر زودتر رسیدن به مریخ وجود دارد، سخت است که بگوییم چه کسی و در چه زمانی اولین گام را بر این سیاره خواهد گذاشت، اما هرچه که هست رقابت بزرگی شکل گرفته که تماشای ادامه آن بسیار هیجان‌انگیز خواهد بود.

 

گجت نیوز

 

 

اوباما درباره سفر به مریخ سخن می گوید

رضا صادقی درباره همسر آلمانی اش می گوید

رضا صادقی درباره همسر آلمانی اش می گوید

رضا صادقی درباره همسر آلمانی اش می گوید 

خواننده اهل خطه جنوب کشور و بسیار محبوب در بین مردم ایران است و ترانه های وی همه جا طرفداران خاص خود را دارد. گفت و گویی با رضا صادقی که در بخش هایی از آن ماجرای ازدواج با همسر آلمانی اش را بیان می کند.

 

داستان خواننده شدنت را گفتی، داستان ازدواجت چطور بود؟

 

داستان خاصی نداشت، در سفر به آلمان از طریق دوستانم با خانواده ای آشنا شدم و در مدتی که آنجا بودم احساس کردم باید به این اندیشه باشم که تفکری جز تفکر خودم را بپذیرم، ضمن اینکه همسرم خیلی آدم صادقی است. برخلاف من عصبی نیست، خیلی لبخند می زند، مهربان است، آدم ها را دوست دارد و به بچه ها عشق می ورزد.

 

جزو طرفداران تو بود؟

 

بیشتر طرفدار تفکر من بود تا طرفدار آهنگ هایم؛ این بیشتر جذبم می کرد. تفکرات و حتی مطالعات و مصاحبه های من. از مصاحبه هایم بیشتر از شعرهایم آگاه بود و این برای من جالب بود.همسرم سال ها از ایران دور بود، با فرهنگ اروپا آشناتر بود. برای من مهم این است که همسرم در یک خانواده اصیل و با تفکرات ایرانی بزرگ شده است.

 

اصالت همیشه برای من خیلی مهم بوده است. یک ویژگی مثبت دیگر او سیدزاده بودنش است. پدرخانم من اهل مطالعه و کتاب است، کلکسیون کتاب دارد و از همه مهم تر اینکه احساس می کنم همسرم، مادر خوبی برای بچه های من است. بدون تعارف می گویم همه مردهای جهان بعد از مادرشان از همسرشان توقع مادر بودن دارند.

 

واقعا ممنونم که بچه بازی هایم را طاقت می آورد. درکل احساس خوبی به تمام اتفاقات دوروبرمان دارم و یکی از ستاره های خوب زندگی من همسرم است.یکی از دلایلی که محل زندگی ام را به کرج انتقال داده بودم این بود که نمی خواستم ازدواج کنم. دورترین نقطه کرج رفته بودم و با خودم می گفتم اینجا ته دنیاست و داستان تمام می شود اما حالا وضع فرق کرده است.

 

ازدواج تو باعث شد که سر زبان ها بیفتد که می خواهی برای مدتی از ایران بروی؟

 

آن موقع فکر می کردم اگر از ایران هم بروم به تنهایی گرایش پیدا نمی کنم. من سرزمینم را دوست دارم. بارها و بارها به کانادا و استرالیا رفته ام و مدت زیادی مانده ام اما نمی توانم در غربت زندگی کنم. اینکه از خانه بیرون بیایم و به جای «سلام» بگویم «های» برایم خنده دار است.

 

حاضرم بگویم چند تومان می شود تا بخواهم بگویم چند دلار بدهم. شعار شخصی من این است که خانه کوچک پدرم خیلی امن تر است تا خانه بزرگ پدر همسایه. چون در خانه همسایه باید همیشه بخندم، اگر لبخند نزنم پرتم می کنند بیرون اما در خانه کوچک پدرم می توانم گریه کنم، بخندم، عصبی شوم، آرام باشم و جای ماندن دارم.
فعلا به ۳ فرزند فکر می کنم

 

گفتی همسر من، مادر بچه هایم است مگر چند فرزند می خواهی؟

 

تا الان به ۳ بچه فکر کرده ایم.

 

این فرهنگ پذیرش بچه چطور برای همسر شما جا افتاده؛ به خصوص که در خارج از ایران بزرگ شده اند؟
همسرم عاشق بچه هاست. ما حتی اسم بچه هایمان را هم انتخاب کردیم؛ قصه، عشق، ایلیا. درواقع دو دختر دلم می خواهد و یک پسر. البته هرچه خدا بخواهد همان است.

 

عشق را به این دلیل انتخاب کردم که در مدرسه به دخترم بگویند «عشق صادقی» خانم «عشق صادقی» بیاید دفتر، دیگر کسی رویش نمی شود به عشق من بگوید بالای چشمت ابروست. «قصه» را هم دوست دارم چون صدایش کنند «قصه صادقی». ایلیا را هم چون ارادت خاصی به امیرمؤمنان دارم انتخاب کرده ام. نمی خواهم اسم علی را انتخاب کنم که اگر بچه بدی از آب درآمد، به اسم علی بی حرمتی شود.

 

مراسم خواستگاری شما مراسمی سنتی بود؟ آیا پدر و مادرتان هم حضور داشتند؟

 

بله، من خیلی دوست داشتم مراسمم ایرانی و منطقی باشد. پدر و مادرم منت بر سر من گذاشتند و به منزل پدری خانمم در ایران آمدند. از پدر و مادر خانمم خیلی ممنونم چون این رنج را از من گرفتند که بخواهم به آنجا بروم و لطف کردند ما را زمانی که برای دید و بازدید آمده بودیم، پذیرفتند!

 

با خنده او از درون زیبا شدم

 

سرنوشت تو از بندرعباس با سرنوشت کسی در آلمان رقم خورد، چقدر به قسمت اعتقاد داری؟

 

یکسری اتفاقات جالب برای من پیش آمد، شاید خیلی ها اسم این صحبت ها را بگذارند توجیه اما من همیشه برای کارهایم توضیح خواستم. همیشه یکسری نشانه می دیدم، مثلا می گفتم با آدمی که در ایران است ازدواج نخواهم کرد، به این دلیل که آن فرد کاملا دنبال رضا صادقی خواننده دویده و اگر کسی را انتخاب کنم

 

که از ایران دور بوده، من، خودم را می توانم آنطور که هستم معرفی کنم نه آن گونه که معرفی شدم. یکسری نشانه هم دیدم که فکر کردم اتفاق مبارکی برای من است. از همه مهم تر مهربان بودن اوست، چیزی که از روز اول باعث شد از درون و سراپا زیبا شوم، خنده او بود.

 

در این مدت شعری برای او خوانده ای؟

 

در این آلبوم آخرم بله، شعری برای او خواندم.

 

 

رضا صادقی درباره همسر آلمانی اش می گوید