چه کسی اعتیاد به فضای مجازی دارد؟
چه کسی اعتیاد به فضای مجازی دارد؟
چه کسی اعتیاد به فضای مجازی دارد؟
اکنون در میان بسیاری از افراد جامعه دیده می شود. افرادی که باید هر چند وقت یکبار حتما شبکه های اجتماعی را چک کنند. رسانه و فضای مجازی، در کنار همه خوبیها و بدیهایش، گاهی بلای جان ما میشود و بیشتر از آنکه به درد ما بخورد، دردی به ما اضافه میکند
تا در عصر فنّاوری، به بیماریهای رسانهای دچار شویم. بیماریهایی که در اثر کنجکاوی آدمها و استفاده افراطی و نادرست از آن پدید میآیند.ایران هم از کشورهایی است که در زمان کوتاهی با حجم انبوهی از این ابزارهای تکنولوژی روبهرو شد و درنتیجه به همان میزان با مشکلات پیروی آن هم مواجه شد.
اعتیاد مجازی؛ بدون وای فای هرگز!
شایعترین بیماری عصر مدرن که شاید بیشترمان به آن مبتلا باشیم، اعتیاد به اینترنت است و همین اعتیاد و نیاز مبرم به وای فای گاهی به سوژه خنده تبدیل میشود. هنگامیکه صحبت از اینترنت باشد، این اعتیاد میتواند به چیزهای زیادی پیدا شود. از تایپ کردن گرفته تا بازدید از اتاقهای گپزنی،
خرید آنلاین یا بازیهای چند نفره. اعتیاد به اینترنت آنقدر جدی و واقعی است که مراکز بازپروری برای آن به وجود آمده است. بهطور مثال، مراکز بازپروری معتادان اینترنت در کره جنوبی با استفاده از مدرسان نظامی به معتادان تمرینهای بدنی نسبتاً شدید شبیه تمرینهای نظامی میدهند.
نشستهای گروهی با مشاور برگزار میکنند و کارگاههای رواندرمانی برای معتادان ترتیب میدهند. کره جنوبی به لحاظ سرعت اینترنت از رتبههای اول جهان بهحساب میآید و برای همین هم، اعتیاد به اینترنت در کره جنوبی در سالهای اخیر بهصورت یک مسئله ملی درآمده
و میزان مرگومیر ناشی از خستگی و از پا افتادگی پس از انجام بازیهای آنلاین روزبهروز در حال افزایش است. خوشبختانه سرعت کم اینترنت در ایران، اجازه استفاده از خیلی از خدمات آن و بهتبع صدمات ناشی از آن را از ما میگیرد!
بیاخلاقی رسانهای و تاخر فرهنگی
یکی از آزاردهندهترین بیماریهای مجازی که نهتنها خودمان را اذیت میکند، ترکشهای آن به کاربران دیگر کشورها هم اصابت کرده، مسئله آدمهایی است که به خاطر شخصیت مجازیشان خود را مجاز میدانند که به هر صفحهای سر بزنند و برای هر شخصیتی از فوتبالیست گرفته
تا هنرمند تا حتی دختر رئیسجمهور آمریکا نظر بگذارند، دعوا کنند و ناسزا بگویند و حتی با او شوخی کنند و این قضیه بیشتر حالت سرگرمی بگیرد. چیزی که باعث شده بسیاری از چهرههای جهانی برای روبهرو نشدن با حجم این نظرات، صفحات اینستاگرام خود را شخص کنند.
حالا گذشته از اینکه چرا این کار انجام میشود، باید پرسید که چطور و چرا وقت خود را برای جستجوی این افراد و بعد به خاک و خون کشیدن صفحات آن ها صرف میکنیم.دکتر «امانالله قرایی» جامعهشناس و استاد دانشگاه درباره این اثرات سو رسانه و مواجهه نادرست با آن در ایران میگوید: «اصولاً وقتیکه تکنولوژی وارد میشود، یک مقدار نابههنجاریهای رفتاری،
فکری و روحی به وجود میآید. ذات فنّاوری اینگونه است. ابتدای قرن 18 هم انقلاب صنعتی فکر، رفتار، فرهنگ و حتی دین و عقاید را عوض و تضعیف کرد. در ایران هم به همین شکل است و اگر مدتی بگذرد و مردم به آن انس پیدا کنند، این مشکلات کمتر میشود. در آمریکا و اروپا هم چنین مواجهه احساسی
با این ابزار وجود داشته با این تفاوت که ما در ایران با پدیدهای به نام «تأخر فرهنگی» روبهرو هستیم. تأخر فرهنگی فاصله بین ابزار فرهنگی و رفتار مناسب افراد با آن پدیده است. تهیه ابزار تکنولوژیک طولی نمیکشد؛ اما آموزش رفتار صحیح با آن سالها ممکن است به درازا بکشد. مرتباً صنعت در حال تغییر است
و انسان هم در برابر آن کنجکاو است و همین به یک بیماری تبدیل شده است و از جایی که اوقات فراغت در ایران زیاد است و این اوقات فراغت هم پر نمیشود، افراد مجبور هستند وقت خو د را با این صنعت پر کنند. اگر در جامعهای بیکاری هم وجود داشته باشد، این امر مزید بر علت میشود و استفاده افراطی از فضای مجازی را بیشتر میکند.»
به خاطر یک مشت لایک؛ بیماری دیده شدن
این بیماری آنقدر جدی است که برخی به خاطر آن تا پای مرگ هم رفتهاند. قصه اینجاست که از یک طرف عدهای برای لایک گرفتن، از جزئیترین و خصوصیترین وجوه زندگیشان عکس میگیرند و با دیگران به اشتراک میگذارند و منتظر شمردن لایکهای آن میشوند و برای همین است که با دخترها و پسرهایی مواجه میشویم
که با آرایشها و ژستهای مختلف چشم در دوربین سلفی گوشی میدوزند و گاهی با مخاطب خود هم ارتباط میگیرند و حتی معروف هم میشوند و برای همین بیماری است که در مواقع بحرانها به جای کمک کردن، دکمه ضبط فیلم موبایلمان را فشار میدهیم و منتظر وقوع فاجعه میشویم و بالاخره به خاطر همین بیماری گاهی برای گرفتن یک سلفی ترسناک و رکورد زدن، جانمان را هم به خطر میاندازیم!
بیماری لودگی و فیلمسازی به سبک اینستاگرام
یکی از مواردی که ما ایرانیها در آن استعداد ویژهای داریم، طنازی و لطیفهگویی و لطیفه سازی است؛ اما گاهی این استعداد از حد فراتر میرود و به مسخره کردن میرسد. کافی است کمی صفحه اینستاگرام خود را بالا و پایین کنید تا با حجم انبوه پسران روسری به سر مواجه شوید که خود به کارگردانهایی تبدیل شده اند
که از هر موضوعی سوژه خنده میسازند و سریع آن را تبدیل به فیلم کوتاه میکنند و اتفاقاً با استقبال هم مواجه میشوند. این امر در ابتدا شاید جالب به نظر برسد؛ اما همین سرگرمی جالب وقتی ادامه پیدا میکند، به لودگی میرسد و باعث مرزشکنی و عرفشکنیهای زیادی میشود.
فضای مجازی آدمها را سطحی می کند
بزرگترین آسیبی که سوغات رسانه و فضای مجازی بهحساب میآید، سطحی شدن آدمهاست. فضای مجازی کمکم از ما نسلی میسازد که حوصله ندارد کتاب به دست بگیرد و ساعتها محو صفحات کاغذی آن بشود و یا اینکه ساعتها درباره یک موضوع علمی حرف بزند، بخواند و آن را دنبال کند
و برای همین روزبهروز تیراژ کتابها پایین میآید و افراد کمتر حوصله مطالعه عمیق دارند و ترجیح میدهند ساعتها وقت خود را بین صفحات مختلف شبکههای مجازی سپری کنند تا اینکه نصف همان زمان را به کتاب خواندن یا حتی شنیدن یک کنفرانس علمی بگذرانند. فضای مجازی به ندرت مطالعه عمیق را از بین میبرد و در عوض مطالعه سطحی انبوه را جایگزین می کند!
مجله مهر